کوبا، حفظ دستاوردهای انقلاب
منبع: بنیاد فرهنگ استراتژیکی (روسیه)
برگردان: تارنگاشت مهر
روز آغاز قیام ملی یکی از مهمترین روزهای تاریخ کوبا است. در بامداد ۲۶ جولای ۱۹۵۳ دستههای انقلابی بهرهبری فیدل کاسترو به پادگان مونکادا در شهر سانتیاگوـدِ ـکوبا یورش آوردند. نخستین یورش به دیکتاتور فولگنسیو باتیستا به شکست انجامید، اما در تاریخ پیکار علیه رژیم ضدمردمی ثبت گردید.
چند سال بعد، گروه کوچکی از میهن پرستان به رهبری کماندانت (Comandante) فیدل عملیاتی را در کوه های سیرا ـ ماسترا آغاز کردند. جنگ پارتیزانی با ورود پیروزمندانه به هاوانا در تاریخ اول ژانویه ۱۹۵۹ به سرانجام خود رسید. باتیستا با چمدانی پر از طلا و دلار به آمریکا گریخت. در یک میتینگ چندین هزار نفری، خلق به پیشواز قهرمانان خود شتافت. فضای جشن را حتی سخنان فیدل کاسترو در ارزیابی آینده که گفت، «آیندهای بسیار دشوار در پیش است» و «پیروزی ما بهمعنای حل سریع همهٔ مشکلات کوبا نیست، ما فقط در آغاز کاریم،» نیز بر هم نزد.
یکی از ویژگیهای انقلاب کوبا این بود که رهبری آن با وجود برخی اشتباهات تاکتیکی و محاسباتی، هرگز استقلال و حاکمیت ملی را فدای منافع راهبردی کشور نکرد. دهها نمونه موجود است که چگونه رهبران کشورهای مختلف، در راستای حفظ امتیازات و قدرت، در برابر منافع کشور خود وارد توافق با «توطئههای پشت صحنهٔ جهانی» شدهاند. فیدل و همراهان او حتی در دشوارترین لحظات برای انقلاب دست به چنین کاری نزدند. کوبای سوسیالیستی سالیان متمادی یگانه کشور آمریکای لاتین بود که با صدای خود بر حفظ منافع ملی کل آمریکای لاتین، بدون توجه به امپراتوری و دستگاههای سرکوبگر او، تأکید داشت.
محاصرهٔ اقتصادی این جزیره توسط آمریکا میبایست بهنوعی مجازات «رژیمهای کمونیستی» و تشویق مردم به شورش و تقویت ضدانقلاب بدل گردد، که نشد. حکومت فیدل پا برجا ماند. کوباییها در اکثریت خود از سیاستهای اقتصادی حمایت کردند، کمربندها را محکم بستند و در برابر توطئههای ویرانگر آمریکا توسط جاسوسان آمریکایی در هاوانا قد علم کردند. سازمانهای غیردولتی مختلف، جهت بیثبات کردن اوضاع ـــ ایجاد تظاهرات نمایشی، پخش شایعات دروغین علیه رهبری کوبا (یکی از آنها در مورد حساب ۴۰ میلیارد دلاری فیدل در بانکهای سوئیس بود) ـــ نیز نتوانستند «خیابانها را تصرف» کنند. کوباییها بدون هیچ دستوری از بالا جوابی دندانشکن به آنها دادند. توضیح چنین همبستگی از طرف سیاستمداران بسیار ساده است: انقلاب کوبا دارای ریشههای ملی است، و بهسمت بهتر کردن زندگی مردم، اهمیت برای توسعهٔ همهجانبه، فراهم سازی امکانات مردمی، اعتماد به فردا برای خود و فرزندان خود، حرکت میکند. و تنها بدین خاطر دولت از هیچ هزینهای در تأمین رایگان بهداشت و آموزش و پرورش ابایی ندارد.
در فروپاشی اتحاد شوروی و اردوگاه سوسیالیسم، کوبا آسیب بزرگی در ثبات و توسعهٔ پایدار و تدریجی خود دید. دشمنان انقلاب کوبا خبر از شکست سریع «رژیم کاسترو» میدادند، در انتظار عاجل «انقلاب همه خلقی»، بهتحریک بخشهای پراکندهٔ نارضایتی کوباییان در رابطه با قشری از حکومتیان پرداختند. برخی از روزنامهنگاران که در دوران اتحاد شوروی به مأموریت کوبا میرفتند مقالات چاپلوسانه در باب موفقیت ساختمان سوسیالیسم مینوشتند، اما بعد، با تغییر دوران و با یک چرخش غیرمعمولی، «بازسازی شده» و به ضدکمونیستهای حرفهای غربی بدل گشتند، و از «زشتیهای دیکتاتوری کاسترو» قلم زدند. خوب، بهقول معروف، سفارش موسیقی از آنِ کسی است که بهایش را میپردازد. بدون در نظر گرفتن تاریخ غنی روابط متقابل کوبا و شوروی، یلتسین روابط تجاری ـ اقتصادی با هاوانا را به حداقل، یعنی روابط فرهنگی و علمی، کاهش داد. سپس، در سال ۲۰۰۱، ایستگاه کنترل رادیو الکترونیک در لورد بسته شد ـــ یکی دیگر از «حرکات حسننیت» غیرمسؤولانه در رابطه با شریک آمریکای شمالی، و بیتردید تصمیمی توهینآمیز برای کوباییها، چرا که اتخاذ این تصمیم یکجانبه بود.
امروز رهبری کوبا با دقت تمام سیاستهای دولت را در عرصهٔ داخلی و بینالمللی تنظیم میکند. تحت هیچ شرایطی گزینهٔ سالهای نخست بعد از انقلاب ـــ یعنی سوسیالیسم ـــ طرد نخواهد شد. کمونیستهای کوبا هیچ شکی در اینکه کشور نیازمند به پیشرفت، نوسازی، و نگرشی واقعبینانه به امکانات مالی است، ندارند. «باید بر پایهٔ امکانات موجود زیست»، این یکی از مهمترین شعارهای امروز است. چشمانداز اجرای سیستم چندحزبی مورد بحث نیست، البته نه به این خاطر که در قانون اساسی، حزب کمونیست بهمثابه یگانه سازمان سیاسی حاکم بر کشور است، بلکه به این دلیل که هر گزینهٔ دیگر، در شرایط ارعاب مداوم و فشار از سوی آمریکا، تهدیدی برای استقلال و حاکمیت ملی کشور خواهد بود.
در ارتباط با محاصرهٔ اقتصادی آمریکا، بحران مالی ـ اقتصادی جهان تأثیری مشخص بر کوبا گذاشته است، بهویژه بر وضعیت مالی، و مشکلات نقدینگی آن. اگر پیشتر برای هر تُن نیکل، عمدهترین کالای صادراتی کشور، ۵۴ – ۵۰ هزار دلار پرداخت میشد، این هزینه در حال حاضر حدود ۷- ۶ هزار دلار است. در عین حال، کاهش قابل توجه بهای شکر و کاهش فروش تنباکو نیز مطرح است. اینک توریستهای بیشتری به کوبا میروند، اما درآمد در این خصوص هنوز چشمگیر نیست. جهت اشتغال نیروهای مولده، دولت دست به اقداماتی (پرداخت وام از بودجه) به منظور تأسیس تعاونیها و توسعهٔ بخش خصوصی زده است. فروش خانه و اتومبیل آزاد گشته است. مسألهٔ مهم برای رهبری کوبا تلاش در جهت عدم تمرکز مالکیت در دست یک نفر است. خطر بروز «جرگه سالاری» (الیگارشی) محلی و همراه آن گرایش ویرانگر ضد سوسیالیستی در صورت عدم کنترل شدید از سوی دولت و مردم، احتمالی کاملاً ممکن است.
زیر بار مشکلات مالی – اقتصادی، کوبا ناچار به متوقف کردن از بسیاری از برنامههای همبستگی با کشورهای خارجی است. دهها هزار از پزشکان کوبایی در آمریکای لاتین، آسیا و آفریقا بهکار مشغول بودند. تنها در چارچوب برنامهٔ «Mission Milagros» (مأموریت معجزهگرانه) دو میلیون عمل چشم انجام گرفته است. در چارچوب برنامه «چرنوبیل»، کودکان اوکراینی در استراحتگاههای کوبا تحت مداوا قرار میگرفتند. در پانزده سال گذشته در دانشگاههای کوبا ۱۵ هزار پزشک از کشورهای جهان سوم فارغالتحصیل شدهاند. هم اکنون حدود ۴۰ هزار خارجی نیز بهطور رایگان در مدارس عالی کوبا به تحصیل مشغولند…. از سوی دیگر تبلیغات غرب به کوباییها میگوید: «که این هزینهها از جیب شما است».
رئیس جمهور رائول کاسترو به انجام نوسازی کشور مشغول است. او میگوید: «بدون عجله، ولی بدون توقف». او میگوید کم کم به جوان کردن دولت پرداخته و بخش خصوصی در قسمت خدمات نیز در حال رشد است. دهقانان زمینهایی را در تملک میگیرند. محدودیتهای گذشته «زمان ویژه» سالهای ۹۰ از بین میروند، سیاست اجرای انتقال به ارز محلی و غیره، اتحاد با ونزوئلا نیز به تامین امنیت انرژی انجامیده است. رهبری کوبا نیز مدیون ونزوئلا نماند: بیش از ۲۵ هزار دکتر و معلم جهت ریشهکن کردن بیسوادی همراه با مربیان ورزشی به آنجا اعزام کرد. رسانههای طرفدار آمریکا در ونزوئلا جنجالی بر پا کرده که هوگو چاوز در ارتش و سازمان امنیت از «کوباییها» استفاده میکند، چونکه تحت عنوان دکتر و معلم «نقاب» رایزنان نظامی و امنیتی پنهان هست. این جعلیات خود بخود فروریخت. دولت بولیواری هرگز مانعی برای آزادی رسانهها ایجاد نکرده و شواهدی دال بر وجود «نفوذ کوبا» در سازمانهای دولتی ونزوئلا تاکنون یافت نشده است.
سیاست آمریکا در انزوای کوبا در صحنه بینالمللی بی تردید مدتها پیش شکست خورده است. نتایج رایگیری هرساله در سازمان ملل متحد در رابطه با مسأله قطع محاصر اقتصادی آمریکا، گواهی بر این ادعا میباشد. در این رایگیریها عملا آمریکا و اسرائیل رای «مخالف» میدهند. هاوانا عضو فعال اکثر سازمانهای منطقه نیمکرهٔ غربی میباشد. احیاء عضویت در سازمان دول آمریکایی، کوباییها بدین خاطر امتناع میورزند که این سازمان تصمیماتی مشخص سریعی در حمایت از منافع کوبا اتخاذ نکرده است. دلیل دوم، عدم کارایی این سازمان بابت کنترل شدید آمریکا بر این سازمان است. هاوانا با موفقیت روابط متقابلی با کشورهای آمریکای لاتین، بلوکهای CELAC ،UNASUR Mercosur ،ALBA برقرار میسازد. برای کوباییها، همپیوندی اقتصادی با ALBA در درجهٔ نخست قراردارد که الگوی جدیدی از همکاریهای اقتصادی است. این بلوک صرفاً برای اهداف تجاری نیست، بلکه فرصتهای مؤثری را در روابط متقابل اقتصادی ایجاد میکند. بیشترین مقیاس همکاری در چارچوب این بلوک از سوی ونزوئلا است.
گسترش ارتباط کوبا با چین، ویتنام و دیگر کشورها با موفقیت در حال اجرا است. در اواسط ماه ژوئیه سال جاری، رائول کاسترو در طی سفرهای بینالمللی خود دیداری از مسکو داشت. ولادیمیر پوتین بهگرمی از کوبا به نام دوست قدیمی و سنتی و شریک نام برد، و همچنین بهترین آرزوها را برای فیدل کرد. رئیس جمهور روسیه گفت: «دورانهای مختلفی در روابط ما وجود داشته است، امروز این روابط بیشتر جنبهٔ عملی به خود گرفته است، با توجه به اینکه هرچه در گذشته اندوخته شده، دستاورد ما است». در طی مذاکرات، به افزایش تنوع تجاری، و همکاری در زمینه انرژی، ارتقاء پروژههای کلیدی در حملونقل، فضا، داروسازی، مخابرات پرداخته شد. چشمانداز سرمایهگذاریهای مشترک مورد بحث قرار گرفت. رهبر کوبا با نخستوزیر روسیه، دیمیتری مدویدوف، نیز دیدارکرد. به گزارش آژانس خبری «فرانس پرس»، علاوه بر مسایل تجاری، رائول کاسترو در مورد توافقنامههای نظامی برای مدرنیزه کردن نیروهای زرهی (تانک) و زیردریاییهای کوبا ابرازعلاقه کرد.
در گزارش دیدار کوباییها در مسکو آمده است که رائول کاسترو و هیأت همراه او از آرامگاه لنین «اندیشمند بزرگ و رهبر انقلاب»، و همچنین از مقبرههای کنار دیوار کرملین دیدارکردند. میهمانان کوبایی هرگز احترام خود به تاریخ اتحاد شوروی و رهبران آن را مخفی نکردهاند.